فوری
به گزارش پترومتالز، مالک شیخی در سرمقاله روزنامه وطن امروز به بهانه روز ارتباطات و روابط عمومی یادداشتی را منتشر کرد که در ادامه خواهید خواند:
متن یادداشت مالک شیخی به شرح زیر است:
نیوتن بیش و پیش از آن که فیزیکدان باشد، یک فیلسوف بود. فلسفه اساس بسیاری از علوم است و کتاب مهم نیوتن نیز *«اصول ریاضی فلسفه طبیعی»* است که حوالی ده سال پیش به قیمت ۶۰ میلیارد تومان در حراج کریستیز فروخته شد.
اما قرنها قبل از آن،گاسپار با استفاده از قانون دوم نیوتن، مفهوم مهمی به نام «کار» را اینگونه تعریف کرد: «حاصلضرب نیرو در جابجایی». آنها که ریاضی خواندهاند (و حتی آنها که نخوانده اند) میدانند وقتی حرف از ضرب بین دو عدد باشد، اگر یکی از آن اعداد میلیارد هم باشد در ضرب با صفر، حاصلش صفر است. چیزی که بعدها مفهوم «بهرهوری» نیز از آن استحصال شد و حاصلضرب اثربخشی در کارایی را بهرهوری نامیدند.
با استعاره از علم ریاضیات و فلسفه نیوتنی نگارنده معتقد است، اگر «کار فرهنگی»، «کار رسانه ای»، و هر «کار» دیگر در حوزه ارتباطات، رسانه و روابط عمومی را با تعریف نیوتن تفسیر کنیم آن وقت به نتایج روشنی میرسیم. اینگونه که ما نیز در کارهای فرهنگی، رسانه و روابط عمومی ممکن است نیرویی را از طریق رسانه یا هر روش دیگری به مخاطب وارد کنیم و منتظر جابجایی چیزی باشیم. حال این نیرو یا مانند ساخت یک فیلم، نیرویی زیاد فرض میشود یا مانند یک جمله، یک بنر و یک پیامک، نیرویی کم. به هر بیان، با هر مقدار نیرو اگر ما نتوانیم در مخاطبمان ارزش، دیدگاه، تصور، فرضیه ذهنی، عقیده، فرهنگ یا حتی انگاره ای را جابجا کنیم در واقع حاصل کار ما صفر بوده است. چرا که «کار»، حاصل نیرویی است که وارد کرده ایم، ضرب در جابجایی چیزی در ذهن و ذهنیت مخاطب و جابجایی در این مورد صفر بوده است.
اگر انرژی زیادی صرف ارتباطات( با هر هدفی) کردیم، ولی نتوانستیم اعتماد، صمیمیت، همدلی، همزبانی و یا هر فاکتور ارتباطی دیگری را در ذهن مخاطب جابجا کنیم، عملا ضرب صفر در هر عدد (حتی نجومی) صفر خواهد بود و کار ما نیز صفر است. *حالا شما بعنوان مدیر روابط عمومی، هرچه دلت خواست رپرتاژ برو، تبلیغ کن، هدیه بده، نشست خبری برگزار کن، نمایشگاه بزن و با فلان نماینده و فلان مسئول لابی کن.* وقتی نمیتوانی چیزی را در ذهن مخاطب جابجا کنی، یا او را به حرکت برای چیزی ترغیب کنی، کار شما در واقعیت صفر است و شما صرف انجام کار فقط نیرویی را هدر داده اید.
اکنون با این فرمول شما نیز میتوانید فعالیتهای بسیاری از فعالان عرصه ارتباطات و روابط عمومی سازمانهای مختلف را ارزیابی کنید. البته این ارزیابی قطعاً چیزی متفاوت از ارزیابی همایشهای باسمهای روابط عمومی است که مثل قارچ در کشور رشد کرده اند و با عناوین مختلف تندیسهای دهان پر کن توزیع میکنند. آنچنان که از همین جماعت با همین تندیس های بی محتوا، از مسئولین روابط عمومی فداییهای جان بر کف ساخته اند برای حفاظت از مدیران عامل سازمانها. *غافل از این که مدیر روابط عمومی باید سمپات سازمان باشد نه فالانژ مدیرعامل سازمان برای تهدید و تطمیع رسانه های منتقد!*
باید پول سازمان را خرج سازمان کند نه خرج برندینگ مدیرعامل سازمان. که اغلب یا پرتره ای با دست زیرچانه دارند یا سر به زیر در حال امضای مکاتبات. غافل از آن که حداقل موقع عکاسی حتی درپوش خودنویس را نیز برنداشته اند. ماشین امضاهایی بی اختیار و بله قربان گو.
به قول حسین کلهر در کتاب «روابط خیلی عمومی» که به تازگی نیز منتشر شده و به خوبی آسیب های روابط عمومی ایرانی را بازخوانی کرده، قطعاً کت شلوار هاکوپیان و ادکلن تیرز و و یقه دیپلمات، در ذهن مخاطبِ فهیم چیزی را جابجا نمیکند. پس بهتر است مدیران روابط عمومی دوایر دولتی، از این کلیشه تیپیکال خارج شوند. از آن سو، چیزکیک نیویورکی و اسپرسو دبل با بن سای روی میز مدیران روابط عمومی در شرکتهای خصوصی نیز کمتر از آنها تیپیکال نخواهد بود که وجه اشتراک هر دو صفر است و دیگر هیچ!
*مخاطب امروز بسیار آگاه تر از آن است که بشود با ظواهر در ذهن او چیزی را جابجا کرد. خواه کروات باشد به نشانه تجدد یا انگشتر فیروزه باشد به نشانه سنت.* البته پیشتر از آن لازم است مدیران روابط عمومی بیش از آن که به فکر جابجایی صندلی خود باشند به فکر جابجا کردن ذهنیت مخاطب باشند و حتی جابجایی تصورات خود از مخاطب.
*فعالیت در حوزه ارتباطات بهشدت متاثر از مطالعه و دانش است و اگر این نیست، هرچه هست، کار صفر است.* معنای دیگر کار صفر، کار بیهوده است، آب در هاون کوبیدن؛ درست مثل نسبت تاثیر این یادداشت با ذهن برخی مدیران روابط عمومی. یک کار ژورنالیستی صرف!
لینک کوتاه:
https://enfnews.com/?p=19214